تنها معبود من
دیگر برای شکستن من طوفان لازم نیست
کافیست نسیمی بیاید تا من هزار تکه شوم
و شیطان اینچنین میخواست!
خدایا مرا ببخش
من آنقدر بی حوصله شده ام که اکنون پیش از آنکه راه بیفتم خسته ام
و از ناهمواریها و از هر باد ناموافق میگریزم
الهی،
شانه هایم درد میکند
زیر هر غصه ای آوار میشوم
و درون سینه ام دیگر جای هیچ غمی نیست
خدایا اینجا سکوت هم نعره میزند
و گناه، آب و رنگ تازه ای به خود گرفته است
و تنها تویی که میتوانی یک بار دیگر
طعم شیرین مناجاتت را به من هدیه کنی!
نوشته شده در سه شنبه 90/4/28ساعت
3:47 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |