تنها معبود من
گاه دلم از غصه های دنیا پیر میشود
گاه غرق شادی و تمنا میشود
گاه برای با تو بودن دلتنگ میشود
گاه از بی تو بودن خرسند میشود
گاه از نگاهی رنجیده خاطر میشود
گاه به پیشنهادی خاطرخواه میشود
گاه مانند دریایی طوفانی میشود
گاه مانند یک برکه آرام و پاک میشود
گاه مرغ هوس باز هر کوی و گذر میشود
گاه صلات و اذان گوی هر کوی و دشت میشود
گاه تنهای تنها میشود
گاه از زیادی یار واقعا گیج میشود
گاه مهربان و رنجیده خاطر میشود
گاه بی مهر و پر از کینه میشود
آخر این دل چیست که اینقدر پر معنا میشود
و گاه نمیشود که نمیشود؟!!!
پ-ن-1- این مطلب مربوط به آرشیو دفترچه خاطراته
نوشته شده در چهارشنبه 90/6/16ساعت
11:52 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |