• وبلاگ : تنها معبود من
  • يادداشت : از حرف زدن ...... تا عمل كردن!
  • نظرات : 7 خصوصي ، 28 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام پسر خوب من خودم بعضي وقتا فکر مي کنم اونايي رو که بهشون يه چيزي رو گفتم و بهش عمل کردن و خودم عمل نکردم ... نمي تونم بگم چه حسي بهم دست مي ده ولي اميدوارم عمل اونها به من هم کمک کنه اگرچه من هيچوقت ديگري رو نصيحت و ارشاد نمي کنم البته با زبان ..... يه بار با مجتبي رفتيم مغازه سوپري آقا ما هوس نوشابه کرده بوديم بد جور اومديم يه نوشابه بزنيم يه دفعه مجتبي گفت بابي جون نوشابه ضرر داره ها يادم اومد خودم بهش گفته بودم .... حالم حسابي گرفته شد ...ببخشيد سر نزدم باورم کن وقت ندارم
    پاسخ

    خواهش ميكنم. اين حرفها چيه. حضور شما بركت و رحمته. به اين موضوعي كه گفتيد بر خورد كردم. اينم در نوع خودش جالبه ولي يه مخاطب هاي خاص رو ميطلبه. مثلا كسي كه دنبال يه علمي باشه و از يكي كه عامل نيست بپرسه. مهم نيست براش اون شخص عمل ميكنه يا نه . اون فقط ميخواد گليمش رو از آب بكشه و بره