سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنها معبود من

آقا جان آجارک الله

دیدی روز عاشورا، دخترانی که نه برای حسین، بلکه برای خودنمایی، نمای دسته های عزاداری شده بودند؟
دیدی آقایی که به طبل میزد و نگاه خواهرانه اش به همه طرف می چرخید؟
دیدی جوانی را که به خاطر دوست دخترش، تمام سختی بلند کردن علامت را به جان خریده بود؟
دیدی مداحی را که در سر چهار راه چنان هول میکرفون میزد که همه نگاهش کنند؟

آقا جان
اما تو تر و خشک را با هم بخر
چه کسی دیروز بر تو تسلیت گفت آنگاه که بر سر و صورت میزدی؟
چه کسی شب عاشورا تا صبح قرآن و نماز خواند؟ چنانکه جد غریبت از دشمن در شب عاشورا تقاضا کرد، مهلتش دهند تا نماز و قرآن بخواند و فرمودی من به این دو عشق می ورزم
چه کسی روز عاشورا، زیارت عاشورا با صد لعن و سلام خواند و نماز و دعای علقمه به جای آورد؟

به راستی چند درصد از کسانی که دیروز در دسته های عزاداری شرکت کرده بودند مانند امام حسین (ع) ایستادند و نماز را در اول وقت ظهر اقامه کردند؟
ما به کدام سو میرویم؟


نوشته شده در دوشنبه 91/9/6ساعت 9:21 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |

امام رضا
امروز خیلی اشک ریختم و ناخود آگاه با خودم میگفتم:
" یا ضامن آهو، ما رو هم ضمانت میکنی؟"
چرا که خداوند فرمود:
" خدایی جز خدای یگانه نیست، حصار من است و هرکس وارد این حصار شود، از عذاب روز قیامت محفوظ می ماند،
و شما امام رضا جان پس از نقل این حدیث به اصحاب فرمودید: من از شرط های آن هستم..
یعنی...
شاید یکی از مزایای قبولی امامت شما، شفاعت در روز محشر است
چرا که باز فرمودید در سه جا به کسانی که قبر مرا زیارت کنند سر میزنم:
1- شب اول قبر 2- ... 3- ...
و در شب اول قبر به کسی که چهل بار به زیارت شما آمده بود، فرمودید:
امشب به تو سر زدم و سی و نه شب دیگر مانده تا حساب بی حساب شویم!

امام رضا،
چقدر زیباست ما معرفتمان را نسبت به شما و خانواده شما زیاد کنیم
و به جای اینکه چند جا هیات برویم و برای جد شما عزاداری کنیم
چند کتاب در باره ایشان بخوانیم و با تحقیق گریه کنیم
چرا که گریه در جهل مانند رفتن به باغ گلها با عینک دودی است. البته این تعبیر خودمه

بگذریم...

خدایا
از رفتارم که مثل آدم های 70 ساله شده است، خسته شده ام
آخر من سن و سالی ندارم که از دنیایت دل کنده ام...
نه دوستی و نه رفیق هم صحبتی که تاب تحمل حرف هایم را داشته باشد

خدایا
خبر داری که این روزها، همه درگیر نزول شده اند...
احسنت به پیامبر که فرمود: در آخر الزمان همه مردم چه خواسته و چه ناخواسته درگیر نزول میشوند!!
هرکس به فکر جمع کردن مال دنیاست و بازیچه دنیا همه شان را فریفته خود کرده است
آفرین به خودت که در سوره کهف فرمودی:
" همانا این دنیا بازیچه ای بیش نیست، و زینت و زیبایی و فخر فروشی در اموال و فرزندان است"
اما قربانت بروم، کو گوش شنوا؟

از هیچ آیه ای بیشتر از این آیه نمی ترسم که در سوره واقعه فرمودی:
ثله من الاولین و قلیل من الاخرین...
خدایا یعنی میشود من و دوستان وبلاگی جزء قلیل من الاخرین باشیم؟
ان شاء الله


نوشته شده در دوشنبه 91/8/29ساعت 11:11 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |


خدایا
ما صبر ایوب نداریم که رنج و سختی این دنیا را تحمل کنیم
گنج قارون هم نداریم که در دنیایت خوش گذرانی کنیم
حوصله عشق و عاشقی هم نداریم که وقتمان را به آن تلف کنیم
خدایا
همه تلوزیون هایشان ال سی دی شد و ماهواره خریدند
و ما هنوز به تلوزیون قدیمی مان عشق می ورزیم
خدایا
یادت هست هر موقع همسایه ای فوت میکرد مادرم میگفت:
ایمان! دیدی ازرائیل تا چند خانه آن طرف تر ما آمد و به ما سر نزد؟
آخرش هم ازرائیل به خانه ما آمد و مادرم به بهشت رفت!..
خدایا
هر گاه این آیه را میخوانم واقعا از دنیایت نا امید میشوم
" چون آن روز پدیدار شود، گویی همه عمر دنیا شبی تا صبح، یا روزی تا شب بیش نبوده است"
(سوره نازعات آیه آخر)

پس خدایا
لااقل فرج حجتت را برسان
و تقدیر را اینگونه رقم بزن که در رکابش شهید شویم!!

الهم عجل لولیک الفرج

 


نوشته شده در چهارشنبه 91/8/24ساعت 9:32 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |

امروز رفته بودم درکه (یکی از کوه های تهران)
وسط کوه، یک توالت عمومی درست کرده بودند (5 تا توالت کنار هم داخل یک اتافک) و دختر و پسر داخل توالت بودند
با خودم گفتم نگاه کن تو رو خدا
تمام دنیا از جمله اروپا که مسائل سکسی از در و دیوار کشورها و شهرهاشون میره بالا ، توالت هاشون جداست
ولی جمهوری اسلامی ایران که نام مسلمانی رو یدک میکشه توالت مختلط داره
اول به این فکر کنید که یک نفر از اروپا بیاد و این صحنه رو ببینه چی میگه؟
و به این فکر کنید که اگر یک نفر آفتاب و مهتاب ندیده از یکی از شهرستان های ایران بیاد تهران و از این مکان لجن آلود به فساد از هر نوعی که فکرش رو کنید مشاهده کنه چی میگه؟
واقعا که باید آفرین گفت به مسئولین و مخصوصا برادرهای نیروی انتظامی که ابتدای کوه ایستاده بودند و معلوم نیست نقش چی رو بازی میکردن؟؟؟


نوشته شده در جمعه 91/8/19ساعت 8:30 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |



امروز داشتم میرفتم خونه، دیدم بچه محل ها دارن تو کوچه پارچه مشکی های ماه محرم رو میزنن
و
 دختری که از اونجا رد میشه رو هم "البته به چشم خواهری نگاه میکنن

با خودم گفتم: واقعا بعضی وقتها ما نقش یک توالت متحرک رو بازی میکنیم
از این طرف ثواب میکنیم و از طرف دیگه، همه رو مثل مدفوع می ریزم تو چاه توالت

انسان توالت متحرک

مثل کسی که انقدر زحمت کشیده و حج رفته و در روز قیامت که نامه اعمالش رو دستش میدن، می بینه اصلا حج تو نامه عملش نیست و به واسطه غیبتی که انجام داده، حج را در کارنامه فردی که غیبتش رو کرده نوشتند.
و کسی هم که اصلا حج نرفته، می بینه در کارنامه اش یک حج مقبول نوشته شده
واقعا زیانکار تر از این آدم چه کسیه؟

در سیاحت قبر خواندم: شخصی از بهشت رد میشد و دید خانه ها و باغ هایی را فرشتگان به آتش میکشند و از بین میبرند، از اون فرشته پرسید چرا این کار را میکنید؟ پاسخ داده شد: بنده ای به واسطه کارهای نیکی که در دنیا انجام داده بود، برایش این باغ ها و خانه ها را ساختیم و اکنون به واسطه گناهی که مرتکب شد، همه ی این دارائیها را از دست داد.

پ-ن-1- خدایا کمک کن کارهای نیکمان را بتوانیم تا قیامت برسانیم!! (با اعمال زشت از دست ندهیم)
پ-ن-2-قدیمها دلاک های حمام های عمومی، تن و بدن همه رو میشستن و بعد از ظهر که میشد، از فرط خستگی، خودشون "نشسته و کثیف" از حموم می اومدن بیرون
به نظرم، من هم الان نقش اون دلاک ها رو بازی میکنم، به همه راه درست رو نشون می دم و اونوقت خودم گناهکار تر و گمراه تر از همه هستم


نوشته شده در جمعه 91/8/19ساعت 8:2 عصر توسط ناگفته های من و خدا نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت